مبینامبینا، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
مه یاسمه یاس، تا این لحظه: 1403 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 1403 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

✿◠‿◠ پری رویاهای من ✿◠‿◠

مادرانه من برای سه تا فرشته

خاطرات تابستون 6سالگی دخترم

سلام شیرین عسلم میخوام برات از تابستونی که گذشت بگم امسال تابستونم کلاس رفتی خیلی چیزا یادگرفتی کم کم داری برای خودت خانمی میشی البته کمی سخت بود چون تازه اینجا اومدیم همش یاد دوستهای قدیمیت میکردی ولی بلاخره اینجا کلی دوست پیدا کردی ماه آخر تابستون مادرجون از مشهد اومد پیشمون کلی خوش گذشت باهم مسافرت رفتیم ، جاهای دیدنی شهرمون دیدم ، شما کلی داستان و بازی های قدیمی از مادرجون یاد گرفتی ، مادرجون برای عروسکت یک رخت خواب وبالیش .لباس درست کرد خیلی ذوق کرده بودی وبلاخره با آمدن ماه مهر مهمونهای ما رفتن بقول شما چراغ خونمون روشن کرده بود مادرجون بعد باهم رفتیم خرید وسایل مدرسه و شما دیگه برای مدرسه رفتن روز شماری میکردی ....
30 مهر 1392

اولین روز دبستان

دلبندکم رفت کلاس اول باورم نمیشه ، زندگي راستي چه زود مي‌گذرد! انگار همین دیروز بود، دست در دست مادرم رفتم مدرسه دبستان هاجر یادش بخیر  راستي که چقدر دلم تنگ است براي آن نيمکت چوبي رو به تخته سياه مدرسه‌ام. براي همهۀ بچه‌ها در حياط مدرسه. براي نقشۀ ايراني که آنجا در کلاس و بر ديوار آويزان بود. براي صداي گرم و روشن معلمم که به ما خوش آمد میگفت برای موشکهای کاغذی  دیروز تمام وجودم را به مدرسه بردم وحس مادرم را درک کردم وقتی اولین روز مدرسه از او جدا میشدم . شاید باورت نشه دخترم اما انگار خودم میخواستم برم مدرسه با اینکه ساعت کوک کردم اما چند بار خواب پریدم میترسدم دیر برسم درست مثل وقتی که خودم مدر...
3 مهر 1392
1